صدای نسل سوم

"کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود...شیعه می پژمرد اگر زینب نبود"

صدای نسل سوم

"کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود...شیعه می پژمرد اگر زینب نبود"

پیام های کوتاه
  • ۲۷ مرداد ۹۶ , ۰۲:۱۱
    "مرگ"
  • ۲۷ خرداد ۹۶ , ۱۰:۵۹
    "دعا"
کلمات کلیدی
بایگانی
آخرین مطالب

دویدن زیر باران

چهارشنبه, ۲۰ بهمن ۱۳۹۵، ۱۲:۴۵ ق.ظ



خیلی اتفاقی!مستقیم و نهار نخورده از سرکار راهی خانه شده بود اما از امامزاده سر در آورد!

روی سنگ قبر شهید مدافع حرم 

سید احسان حاجی حتملو چند خانم نشسته بودند, رفت جلوتر و دید همسر,خواهر,مادر شهید نشسته اند در حال خودشان بودند و ناراحت و گریان...

  ذوق زده شده بود که همه شان را یکجا دارد میبیند .پاک حواسش پرت شد که داشتند اشک میریختند...

با همه روبوسی کرد...

به همسر شهید گفت: شما چه زندگی عاشقانه ای داشتید....

 با تعجب پرسید: شما از کجا می دانید؟! گفت: من کتاب دویدن زیر باران را خواندم...پرسید:مگر چاپ شده؟!

گفت بله.

دست در کیفش برد و کتاب را در آورد و به همسرش داد و گفت بفرمایید...

گفت:این همان کتاب است؟

بله...همان است.

مادر,همسر و خواهر شهید ایستاده بالای قبر شهید حتملو شروع کردند به تورق کتاب 300 صفحه ای جیبی.

تمام عکس هارا با دقت نگاه کردند و با بعضی از عکس ها همانجا اشک ریختند...

اولین بار بود که کتاب را ناباورانه بالای قبر شهیدشان میدیدند...

به همسرش گفت:

شهیدتان ظاهرا دوست داشت اولین باری که کتاب زندگیتان را میبینید کنار پیکرش باشید...همسرش نگاهی کرد و گفت: امروز دومین سالگرد سید احسانه...



#من قصدنداشتم امروز اینجا بیایم...

من حامل این کتاب بودم و بدون هدف سر از اینجا در آوردم...

#شهیدان زنده اند#


افسرمولا

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۱۱/۲۰
افسر مولا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی