ما از مدتها قبل منتظر بودیم! از آن زمان که حق نداشتیم چشم توسل به پنجره های بقیع بدوزیم! آن هم فقط به یاد جای خالی پنجره فولاد.
از آن زمان که دست شرطه های سعودی به صورتمان پرتاب می شد که نگاه ما به حریم خاکی چهار امام غریبمان قطع شود، ما منتظر خبر مسرت بخش پاک شدن زمین از شر ملک عبد الشیطان بودیم، تا اینکه این حسن به وقوع پیوست. قند در دل شیعیان عربستان آب شد، شاید هم جشن گرفتند. گویا همدل بودیم! اما با دولت همزبان نبودیم! یعنی آنها با ما همدل نبودند و متعجب شدیم از عرض تسلیت دولت به بازماندگان آن ملعون که اوباما همان روز گفت: ملک عبدالله دوست آمریکا بود.
در دولت تدبیر و امید، گاهی از این دست سرگیجه ها به ملت دست می دهد و ما احساس می کنیم که یک دسته گنجشک دارند، جیک جیک کنان دور سرمان می چرخند و خیال می کنیم که درست متوجه اطرافمان نشدیم و یا احتمالاً اشتباه دیدیم و شنیدیم! بالاخره روابط دیپلماتیک است دیگر! اما یک سوال در شاه راه گلویم راه بندان درست کرده و مجبورم برای رفع ترافیک به آن اشاره کنم.تا در این عید و سنگینی ترافیک، مدیون مسافرین نوروزی مملکت نشویم!
جناب آقای دولت!
اگر آن روز وسط خوشحالی ما، دیپلمات بودن را برانقلابی بودن ترجیح دادید،امروز که به جان انصارالله افتاده اند، با تکیه بر دیپلماسی، پیغامی برای این خادمان حرمین شریفین ندارید؟! باور بفرمایید ملت، بیشتر از آنکه نگران این باشند که فرودگاه جده به شناسنامه های ایرانی رو ترش کند، نگران ملت یمن هستند.
ملت در طواف کعبه، آرزوی ریشه کن شدن آل سعود را دارند، و شما ابراز همدردی و آرزوی بقای عمر بازماندگان! ملت صدای قلب شکسته شیعیان قطیف را می شنوند، و شما صدای اذان صلاة میت ملک عبدالله!
برای ملت ایران صدای نعره های سعودی ها بلندتر از صدای انفجار حرم حضرت سکینه نیست! هر دو صدا واضح می آید! همانطور که صدای جام جهانی بلندتر از صدای ناله کودکان غزه نبود!
آیا وقت آن نرسیده که در این سال که مزین به نام دولت و ملت، همدلی و همزبانی شده است، قدری بیشتر قطب نمای پاستور را با ملت هم جهت تر و هماهنگ تر نمایید؟
افسرمولا