ماجرای هدیه نایب امام زمان (عج) به یک طلبه

در روز دیدار بسیجیان با آقا در جایگاه ویژه بودیم.
کنار چند تن از دوستان نشسته بودم که در پایان مراسم میخواستم به طرف آقا برای گرفتن چفیه بروم که موفق نشدم.
یکی از دوستان از من خواست تا با اشاره چفیه را از آقا بخواهم که خدا را شکر این لطف آقا شامل حالم شد و
آقا پس از درآوردن چفیه با اشاره به محافظان فرمودند که چفیه به من داده شود.
چفیه را گرفته و در داخل قبا گذاشته و آن را بیرون از مصلی آوردم و خودم را تبرک به عطر و بوی چفیه کردم و
(عج)، رهبر انقلاب این هدیه ارزشمند را دریافت کردهام، سجده شکر به جای آوردم.
وقتی که بیرون آمدم خیلیها دیدند چفیه آقا دست من است، به انحای مختلف میخواستند تا چفیه را به
طوطیای چشمم حفظ میکنم و خواهم کرد.
بعد از آن که به منزل رفتم، وقتی آن خبر را به گوش پدر و مادر و خواهران و خانواده همسرم رساندم آنان همه
با خود عهد بستم که هدیه آقا را سجاده نمازهای شب خود قرار داده و از آن به بهترین شکل مراقبت کنم.
در آن روز به خاطر ازدحام جمعیت زیر دست و پا افتادم ولی به خاطر عشق به رهبری هیچ احساس نکردم.
راستی اگه یه روزی اشاره آقا شامل حال تو بشه چیکار میکنی؟؟؟