از تفاهم نامه تعلیق 6ماهه تا تعطیلی دو ساله!!!
همین مسئلهى انرژى هستهاى را که باید پشتوانهى مستحکم
اعتماد به نفس ما ملت ایران میشد، خواستند وسیلهاى بکنند
براى اینکه اعتماد به نفس را از ما بگیرند.
هى فشار آوردند که باید این را تعطیل کنید، باید آن را تعطیل کنید،
رسیدند به کارخانهى یو.سى.اف اصفهان،
گفتند: این را هم باید تعطیل کنید. آن مقدمات اوّلى است.
بنده آن وقت به مسئولین گفتم که اگر این حرف را گوش کردید،
فردا خواهند گفت باید معادن اورانیوم را هم که توى این کشور هست،
کلاً یکجا جمع کنید بدهید به ما،
تا خاطرجمع شویم که شما نمیخواهید بمب اتم بسازید!
این فرایند عقبنشینى البته براى ما یک فایدهاى داشت - بىفایده نبود
این عقبنشینىها - فایدهاش این بود که هم خودمان وعدهها و حرفهاى رقباى
اروپائى و غربى را تجربه کردیم، هم افکار عمومى دنیا تجربه کرد.
امروز هر کس به ما میگوید آقا تعلیق موقت بکنید،
ما میگوئیم تعلیق موقت را که یک بار کردیم؛ دو سال!
دو سال تعلیق موقت کردیم. فایدهاش چه شد؟
اول گفتند موقت تعلیق کنید، گفتند تعلیق داوطلبانه بکنید؛
ما هم به خیالموقت و به خیال داوطلبانه، تعلیق کردیم.
بعد هر وقت اسم از برداشتن تعلیق آمد،
یک قرشمال بازىاى در سطح دنیا درست کردند -
در سطح مطبوعات و رسانهها و محافل سیاسى -
واى، داد، داد، ایران میخواهد تعلیق را بشکند!
تعلیق شد یک امر مقدس که ایران اصلاً حق ندارد نزدیکش برود!
ما این را تجربه کردهایم؛ دیگر، تجربهى جدیدى نیست.
آخرش هم گفتند: این تعلیق موقت کافى نیست؛
اصلاً باید بکلى بساط اتمى را جمع کنید.
همین اروپائىها که میگفتند شش ماه تعلیق کنید، وقتى این کار را کردیم،
گفتند بایستى جمع کنید!
این فرایند عقبنشینى، این فایده را براى ما داشت؛
هم براى خود ما تجربه شد، هم براى افکار عمومى دنیا تجربه شد.
لیکن عقبنشینى بود دیگر؛ عقبنشینى کردند.