چرا دارا ،بتمن نشد؟!
عروسکهاى خوبى درست کردند؛ خوب هم بود؛
اوّل هم حسّاسیّت طرف مقابل را -یعنى مخالفین را، خارجىها را -
برانگیخت که اینها آمدند در مقابل باربى و مانند
اینها، این عروسکها را درست کردند؛ ولى نگرفت.
من به اینها گفتم که اشکال کار شما این است که شما آمدید
به فلان نام، یک پسرى را، یک دخترى را آوردید در بازار،
این عروسک شما را بچّهى ما اصلاً نمىشناسد -
ببینید، پیوست فرهنگى که میگوییم اینها است -
خب، یک عروسک است فقط،
در حالى که مرد عنکبوتى را بچّهى ما میشناسد،
بتمن را بچّهى ما میشناسد. ده بیست فیلم درست کردهاند،
این فیلم را آنجا دیده، بعدکه میبیند همان عروسکى که در فیلم
داشت کار میکرد، در مغازه هست، به پدر
و مادرش میگوید این را براى من بخرید؛ عروسک را میشناسد؛
این پیوست فرهنگى است. شما بایستى این عروسک را که ساختید،
در کنار ساخت عروسک، ده بیست فیلم کودک درست میکردید
براى اینکه این عروسک معرّفى بشود پیش بچّهها؛ بعد که معرّفى شد،
آنوقت خودشان میخرند، ولى وقتى معرّفى نشد،
بازار ندارد و ورشکست میشود؛ و ورشکست شد.
یعنى یک چنین دقّتهایى را بایست کرد. بههرحال این تهاجم فرهنگى
به این شکل یک واقعیّتى است.