"معجزه عینی"
جمعه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۳، ۰۵:۰۱ ب.ظ
امروز(۲۲اسفند ۹۳)که رفتیم شرهانی,یه شهید گمنام بود که براش یه یادمان کوچولو درست کردن,راوی داشت میگفت یه کاروان اینجا اومده بودن ازبین اونا یه دختره گفت این شهید نیست,این حرفا خرافاته!
گفت از کجا پیداش کردین?
راوی گفت:بردمش تو همون کانال که پیداش کرده بودیم,دختره با چادر نشست اونجا زمین رو ۵۰ سانت با دستاش کند.
دیدم از زیر چادر,شونه هاش داره میلرزه.
رفتم دیدم دستش پیراهن همین شهیده,چون ازشهدای دیگه کرامات دیده بودم، گفتم دکمه جیبشو باز کنید,وقتی باز کردند،یه خون تازه از جیب بیرون اومد,تمام لباس خونی شد...
بعد از این که تموم شد روایتش ,رفتم سنگ رو دیدم,نوشته بود:
تاریخ کشف: ۸۷/۱۲/۱۳
رفتم به راوی گفتم: این همون شهیده که سال ۸۷ تو معراج گذاشتین,بعد یه خادم به وسایل بچه ها که متبرک میشد عطر متبرک حرم امامرضا میزد?
گفت آره خودشه,همینه.
بعد منو برد کنار یه کانکس و درشو باز کرد و از یک سبد لباس خونی
این شهید رو نشونم داد.....
من سال ۸۷ اونجا بودم و چفیه ام متبرک شده بود به کفن و جمجمه این شهید و هنوز دارمش و هربار میذارمش رو صورتم بی اختیار اشک از چشمام جاری میشه و یاد حکمت اون بارون شدید اونروز و... میافتم.
خیلی دوست داشتم بدونم این شهید کجا تدفین میشه که امروز بعد ۶سال دیدارم تازه شد.
هر کدومتون قسمتتون شد برید شرهانی,میتونید درخواست کنید و لباس شهید رو ببینید.
شهیدان زنده اند الله اکبر
به خون آغشته اند الله اکبر
"سفرنامه افسرمولا"
گفت از کجا پیداش کردین?
راوی گفت:بردمش تو همون کانال که پیداش کرده بودیم,دختره با چادر نشست اونجا زمین رو ۵۰ سانت با دستاش کند.
دیدم از زیر چادر,شونه هاش داره میلرزه.
رفتم دیدم دستش پیراهن همین شهیده,چون ازشهدای دیگه کرامات دیده بودم، گفتم دکمه جیبشو باز کنید,وقتی باز کردند،یه خون تازه از جیب بیرون اومد,تمام لباس خونی شد...
بعد از این که تموم شد روایتش ,رفتم سنگ رو دیدم,نوشته بود:
تاریخ کشف: ۸۷/۱۲/۱۳
رفتم به راوی گفتم: این همون شهیده که سال ۸۷ تو معراج گذاشتین,بعد یه خادم به وسایل بچه ها که متبرک میشد عطر متبرک حرم امامرضا میزد?
گفت آره خودشه,همینه.
بعد منو برد کنار یه کانکس و درشو باز کرد و از یک سبد لباس خونی
این شهید رو نشونم داد.....
من سال ۸۷ اونجا بودم و چفیه ام متبرک شده بود به کفن و جمجمه این شهید و هنوز دارمش و هربار میذارمش رو صورتم بی اختیار اشک از چشمام جاری میشه و یاد حکمت اون بارون شدید اونروز و... میافتم.
خیلی دوست داشتم بدونم این شهید کجا تدفین میشه که امروز بعد ۶سال دیدارم تازه شد.
هر کدومتون قسمتتون شد برید شرهانی,میتونید درخواست کنید و لباس شهید رو ببینید.
شهیدان زنده اند الله اکبر
به خون آغشته اند الله اکبر
"سفرنامه افسرمولا"
