"قلب"
چهارشنبه, ۱۲ خرداد ۱۳۹۵، ۰۹:۰۳ ق.ظ
شنیده ام شما به ما سر میزنید،ما شما را نمیبینیم یا میبینیم اما نمی شناسیم...
امروز نشستم پشت رایانه ام و یک صندلی هم مقابلم گذاشتم ،بعد آهنگ صبح امید حامد زمانی را با صداى نسبتا بلند پخش کردم.
من ،شما ،نگاه خیسم که خشک شده بود به صندلی.
حرف های دلم داشت پخش میشد و قدمهای اشک چشمهایم،سکوت دلم را میشکست...
سری به ما بزن یا اباصالح المهدی
تعجیل در فرج،صلوات
افسرمولا
امروز نشستم پشت رایانه ام و یک صندلی هم مقابلم گذاشتم ،بعد آهنگ صبح امید حامد زمانی را با صداى نسبتا بلند پخش کردم.
من ،شما ،نگاه خیسم که خشک شده بود به صندلی.
حرف های دلم داشت پخش میشد و قدمهای اشک چشمهایم،سکوت دلم را میشکست...
سری به ما بزن یا اباصالح المهدی
تعجیل در فرج،صلوات
افسرمولا
۹۵/۰۳/۱۲