عمروعاص که شاخ و دم ندارد!
پنجشنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۶، ۱۲:۴۵ ب.ظ
خدایا مستقیم حرف دلم را میزنم
دوست ندارم تا زمانیکه زنده ام
لحظه ای قرآن روی نیزه بشوم!
پادشاهی از پادشاهان فارسی
روزی به معدنچیان سری می زند
میبیند زیر آوار مرده اند...
عده ای به پادشاه حمله میکنند...
پادشاه که میبیند اوضاع خراب است
پا به فرار میگذارد
اما یک حاج میرزا گیر می آورد
تا بتواند جلوی دوربین ها
روی آفتاب سوخته اش را ببوسد و اوضاع را شتر دیدی ندیدی کند...
من هیچگاه جای آن پادشاه نخواهم بود
اما دردناکتر از همه برایم حاج میرزا شدن است...
یک حاج میرزا میتواند ناخواسته 40 معدنچی مدفون در معدن را به نیستی و فراموشی بکشاند...
خدایا لحظه ای مرا ماسک بر چهره ی منفور پادشاه نکن...
#مناجات نامه افسرمولا
۹۶/۰۳/۰۴