"هم وطنم,وضعیت فرا قرمز است!"

آلان دارم برنامه ثریا از شبکه 3 رو میبینم,درمورد توافق هسته ای اخیره.
اوضاع خیلی قرمزتر از اون چیزیه که فکر میکنیم!
آهای برادران میز گرد نشین لوزان !
ما قرار است فرزندانمان راه شهید احمدی روشن هارا ادامه دهند تاجایی که حتی لباس فرم نیروگاهها را تغییر دهند!
روی قلب روپوش سفید ما قرار است نوشته شود: من یمنی ام,
و پشت این روپوش منقش به نقش مبارک:
مرگ بر آمریکا ست.
این خط قرمز ماست آقایان!
چرا قرمز را سفید میبینید?!


فریادنامه افسرمولا

"آزمون سنجش میزان وجدان شما درخرید کالای ایرانی"

1_شامپو
2_دستمال کاغذی
3_خمیر دندان
4_مایع ظرفشویی
5_مایع دستشویی
6_پودر ماشین لباسشویی
7_چای
8_برنج
9_رب گوجه فرنگی
10_روغن

این اقلام,جزو کالاهای پر مصرفی است که هر خانواده حداکثر هر 2 ماه ،آنها را مجددا خریداری میکنند.
حالا قلم و کاغذ را برداشته و با توجه به خرید اخیرتان ،جلو هر یک از این 10 مورد بالا,بنویسید :
خارجی یا ایرانی.
سپس تعداد محصولات خارجی که خریده اید را از عدد 10 کم کنید و حاصل آنرا در 2 ضرب نمایید.
نمره وجدان شما از 20 نمره،چند شد?

اگر برای خرید کالاهای بزرگ و اساسی,حاضر نمیشویم که قید برندها را در قبال مصلحت کشور بزنیم,
آیا واقعا در ایران,در بین تولید انبوهی از خرد کالاهای پرمصرف هم,هیچ محصول ایرانی با کیفیت همطراز با کالاهای بیگانه تولید نمیشود?!!


طرح آزمون از افسر مولا

"دوران بزن و دررو تمام شده"

حضرت امام خامنه ای:
همین چند روز گذشته دو مسئول رسمی آمریکا تهدید کردند که حمله نظامی میکنیم.
اولا که غلط میکنید.
ثانیا من در زمان رئیس جمهور قبلی آمریکا که تهدید میکرد هم گفتم که دوران بزن و دررو تمام شده/
ملت ایران کسی را که تعرضی بکند رها نمیکند.
ملت ایران مذاکره زیر سایه تهدید را برنمی تابد/آمریکا اگر نیازش به مذاکره بیشتر از ایران نباشد کمترنیست/بامذاکراتی که زیر شبح تهدیدباشد موافق نیستم/مذاکره کنندگان بروند بارعایت خطوط قرمز مذاکره کنند لکن تحمیل و تحقیر و تهدید را قبول نکنند.

رهبرانقلاب دردیدار معلمان
اردیبهشت94

نکند رهبرمان خار در چشم و استخوان در گلو بماند...

در سومین یادواره شهدای هسته ای که در تاریخ ۱۳۹۴/۰۲/۰۹ وبا حضور خانواده شهدای هسته ای باعنوان «شهدای هسته ای، مذاکرات هسته ای» توسط جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه لرستان برگزار شد، 

رحیم احمدی روشن با اشاره به از دست دادن مالکیت استان بحرین در زمان رژیم پهلوی گفت: در آن زمان، عده‌ای از نمایندگان مجلس به شاه اعتراض می‌کنند که امیرعباس هویدا به مجلس می‌آید  و می‌گوید هیچ کس حق اعتراض ندارد، بحرین دختری بوده که توسط شاه به تزویج شوهرش درآمد و از ایران جدا شد. مثل بعضی از آقایان که حاضرند هرکاری بکنند تا لبخند به لب دشمن بنشانند...

بی انصاف بین شهادت علی‌محمدی و شهادت احمدی روشن دو سال طول کشید. این اگر باعث شد وظیفه‌ات را فراموش کنی بی انصافی تو بود. این عدم مسئولیت پذیری تو بود که خانواده شهدا را داغدار کرد...

خودمانی عرض می‌کنم به خدا قسم دل ما پر از درد است. به خدا قسم یک یک ما مسئولیم، ننشینید و بگویید رهبر معظم انقلاب جزئیات را میداند، میداند اما دخالت نمیکند، سرمان را پایین بگیریم بگوییم آقا هستند. حضرت علی با آن شخصیت ممتاز، می‌رود روی منبر و میگوید «سلونی قبل ان تفقدونی»، اما این آقا در مقابل یک عده جاهل کم می‌آورد و خار در چشم و استخوان در گلو می‌ماند. نکند رهبرمان خار در چشم و استخوان در گلو بماند، تنها بماند...

منبع:لرستان خبر

 

مصرف کننده با وجدان کیست؟

ممکن است بعضی بگویند این مسئله‌ی تولید که شما تکرار میکنید،

لوازمی دارد؛ با وضع کنونی که تحریم هست و فشارهای بین‌المللی هست، رونق تولید و تقویت تولید تحقّق پیدا نخواهد کرد.بلاشک بی‌تأثیر نیست، منتها این را من انکار میکنم که این تحریمها بتواند جلوی یک تلاش عمومی سازمان‌یافته‌ی برنامه‌ریزی‌شده برای رونق تولید را بگیرد

این را من قبول ندارم. بنده نگاه میکنم به سطح کشور، میبینم در بخشهای مختلفی که اتّفاقاً در بعضی از این بخشها فشار دشمنان و تحریم و امثال ذلک شدیدتر هم بوده است، به‌خاطر همّت مسئولان و کارگران و جوانان علاقه‌مند، تولید پیش رفته است. این را من دارم مشاهده میکنم و میبینم؛ جلوی چشم همه است. فرض بفرمایید در زمینه‌ی صنایع نظامی؛ شما امروز را مقایسه کنید با پانزده سال قبل یا بیست سال قبل یا حتّی ده سال قبل، می‌بینید ما پیشرفتهای شگرفی داشتیم؛ پیشرفتهای عجیب و غریبی داشتیم در زمینه‌ی تولید نظامی. این در حالی است که تحریمهای دشمنان در خصوص مسائل نظامی شدیدتر است؛ مالِ امسال و پارسال هم نیست؛ از خیلی قبلها چنین تحریمهایی - با فشار زیاد - وجود داشته است امّا ما پیشرفت کردیم. یا در زمینه‌ی علوم زیستی، زیست فنّاوری، ما پیشرفتهای زیادی کردیم؛ درحالی‌که همان محدودیّتها، همان تحریمها وجود داشته است. 

مصرف‌کننده‌ی باانصاف، مصرف‌کننده‌ی باوجدان هم میتواند همین‌جور به تولید کشور کمک کند؛ دنبال اسم و رسم نروند، دنبال بِرَند نروند - این حرفی که حالا مرتّب تکرار میکنند: بِرَند، بِرَند - 

دنبال مارک نروند؛ دنبال مصلحت بروند.

مصلحت کشور، مصرف تولید داخلی است، کمک به کارگر ایرانی است. بعضی‌ها هستند حتّی حاضرند به نفع کارگر هم شعار بدهند، رگ گردن را هم درشت کنند و شعار بدهند، امّا در عمل به کارگر ایرانی لگد بزنند....

۱۳۹۴/۰۲/۰۹

اندر حکایت جذب حداکثری!

موافقید برای جذب بیشتر جوانان به مساجد و حسینیه ها و...

قدری به جوانان و طبع آنان بیاندیشیم و ببینیم آنان چه میخواهند تا جذب شوند؟

برخی از جوانان امروز ما زیاد اهل ترانه و موسیقی و آهنگ گوش دادن هستند 

اصلا هندزفری (البته به قول فرهنگستان زبان فارسی هندزفری معادل دست آزاد است)

جزء جدایی ناپذیر از آنان شده.

مثلا اشکال داره پس زمینه ی یه مداحی، آهنگ ترانه یه خواننده اون ور آبی ¹باشه؟!

بابا قراره جذب کنیم دیگه!

چرا خشک بازی میارید؟ها؟

مگه چه اشکالی داره؟

اصلا این موضوع رو فراموش کنید!

مثلا تو بحث عفاف و حجاب 

آخه چه اشکالی داره دختر حزب اللهی های ما برای مبارزه در راه جذب حداکثری که حضرت آقا²

فرمودند، روسری قرمزشونو با ساق دست و کیف و کفش ورنی قرمز ست کنن؟

نه اشکالش چیه؟

حالا اگه سایه و رژ قرمزم زدن برا محکم کاری تو جذب حداکثری آخه چه ایرادی داره؟ ها؟

قرمز بده؟ 

خب زرد

خب کالباسی

خداییش دیگه فیروزه ای هم بده؟

اصلا عفاف و حجابم فراموش کنید !

بابا چه ایرادی داره عروس خانمی که تازه از آرایشگاه اونم با شنل اومده امامزاده،برا مراسم عقد،

تازه فقط فقطم صورتش بیرون باشه³؟

بذارید جذب انجام بدن دیگه؟!

شما کارشو تحسین کنید به صورت نازش چرا نگاه میکنید آخه؟

چرا حرف تو دهنم میذارید؟

من کجا اینارو جذب حداکثری مد نظر امام خامنه ای میدونم!

افسرای مولا اگه فقط یک برداشت اینجوری از بیانات حضرت آقا داشته باشن که کارشون زاره!!!!

منظور حضرت آقا خیلی روشنه!

حضرت امام خامنه ای:

ما عرض کردیم جذب حداکثری، دفع حداقلی. البته معیار و میزان، اصول و ارزشهاست. انسانها از لحاظ ایمان در یک حد نیستند. ما در بین خودمان آدمهائی داریم ضعیف‌الایمان، آدمهائی داریم که ایمانشان قویتر است. باید راه بیائیم. نمیشود ضعیف‌الایمان را دفع کرد، نمیشود فقط به کسانی چشم دوخت که قویالایمانند؛ نه، ضعفا را هم باید در نظر داشت.کسانی که خودشان را قوی میدانند، آن کسانی را که ضعیف میدانند، ملاحظه کنند، مراعات کنند، دفع نکنند،

 اینها را به خود بیاورند؛

 اینها را نصیحت کنند، 

دلالت کنند،

 راه را به آنها نشان بدهند،

 آنها را برگردانند!

 اینها مسائل اساسی است. ۱۳۸۹/۰۵/۲۷

1.در محیطهای مراسم مذهبی، مراقب باشید هیچ کاری که از حدود ضوابط شرع ممکن است بیرون برود، رخ ندهد؛ این را مراقبت کنید. محیط مدّاحی و خوانندگی دینی، یک محیط پاک و مطهّری است؛ نگذاریم آلودگیهایی که متأسّفانه در دنیای هنر در  بین مردمان بیقید و بیمبالات رواج پیدا کرده است، به محیط هنر اسلامی و مذهبی در محیطهای مذهبی رسوخ کند و نفوذ کند؛ این را مراقب باشید.۱۳۹۳/۰۱/۳۱

2.فرض کنیم اگر در یک جامعه‌ای مسئله‌ی آرایش زنان و تبرّج زنان در محیطهای عمومی محکوم شود، جنجال بلند خواهد شد. اگر نقطه‌ی مقابل آن انجام بگیرد - یعنی در یک جامعه‌ای عریانی زنان مطرح شود - هیچ سر و صدائی در دنیا بلند نمیشود. اما وقتی پوشش زن، عدم تبرّج زن، آرایش نکردن زن در جامعه مطرح شود، دستگاه‌های مسلط تبلیغاتی دنیا سر بلند میکنند، جنجال میکنند؛ این نشان‌دهنده‌ی این است که یک فرهنگی، یک سیاستی، یک راهبردی وجود دارد که سالهای متمادی است دنبال میشود و پایه‌اش این است که این جایگاه، این شأن، این موقعیت غلط و اهانت‌آمیز را برای زن تثبیت کنند؛ و متأسفانه کردند.۱۳۹۰/۰۳/۰۱

3.اگر حجاب رعایت نشد، اگر صد جور زن با آرایشهای گوناگون در مقابل شما رژه رفتند؛ و نیز اگر شما خانم، هرجا یک مرد چنین و چنانی را دیدید و به او خیره شدید و نگاه کردید و چه و چه کردید، نتیجه چه میشود؟ نتیجه این میشود که همسر خودت از نظر تو دیگر آن جاذبه یی را که محبت ایجاد کند، نخواهد داشت. ۱۳۸۳/۰۳/۲۰

بصیرن نامه افسر مولا

"هر وقت او بخواهد"

ساعت سازی بود که ساعت هم تعمیر می کرد. روزی مردی با ساعتی خراب وارد مغازه شد و گفت: ساعتم خراب شد. فکر می کنید بتوانید تعمیرش کنید؟
ساعت ساز جواب داد:
خوب، البته سعی خودم را می کنم. مرد گفت: متشکرم، اما این ساعت برای من خیلی ارزشمند است. و ساعتش را برداشت و رفت.
بعد از او مرد دیگری وارد مغازه شد و گفت: ساعتم کار نمی کند. اما اگر این چیز کوچک را اینجا بگذاری و آن یک را هم اینجا، مطمئنم که دوباره مثل روز اولش کار می کند. ساعت ساز چیزی نگفت. ساعت را گرفت و همان کاری را کرد که مرد گفته بود.
ظهر نشده بود که باز مرد دیگری وارد مغازه شد. ساعتش را گذاشت و گفت: یک ساعت دیگر بر می گردم تا ببرمش. این را گفت و مغازه را ترک کرد. قبل از اینکه مغازه را تعطیل کند،
چهارمین مرد وارد مغازه شد و گفت: قربان، ساعتم کار نمی کند. من هم چیزی راجع به تعمیر ساعت نمی دانم. لطفا هر وقت آماده شد خبرم کنید.

به نظر شما از میان چهار مردی که به مغازه آمدند، کدام یک ساعتش تعمیر شد؟

ما اغلب مشکلاتمان را نزد خدا می بریم و پیش از بازگشت آنها را با خود بر می گردانیم. گاهی برای خدا تعیین می کنیم که چگونه گره از کار ما بگشاید. برای خدا زمان تعیین می کنیم که تا چه زمانی باید دعای ما را برآورده کند. درست مثل مردانی که به ساعت سازی آمدند. باید مشکل را به خدا واگذار کنیم. او خود پس از حل آن ما را خبر می کند. خداوند همیشه وقت شناس است.


Narvansoft.ir

"جوانهاى ما اگر علم هم پیدا کردند تربیت ندارند"

امام خمینی(ره):
1 اردیبهشت 1359
ما که مى گوییم دانشگاه باید از بنیان تغییر بکند و تغییرات بنیادى داشته باشد و اسلامى باشد، نه این است که فقط علوم اسلامى را در آنجا تدریس کنند. نه اینکه علوم دو قسمند. هر علمى دو قسم است: یکى اسلامى و یکى غیر اسلامى. ما مى گوییم که در این پنجاه سال یا بیشتر که ما دانشگاه داریم، فرآورده هاى دانشگاه را براى ما عرضه دارید. ما مى گوییم که دانشگاههاى ما مانع از ترقى فرزندان این آب و خاک است.
ما مى گوییم که دانشگاه ما مبدل شده است به یک میدان جنگ تبلیغاتى. ما مى گوییم که جوانهاى ما اگر علم هم پیدا کردند تربیت ندارند. مربّى به تربیت اسلامى نیستند. آنهایى که تحصیل مى کنند، براى این است که یک ورقه اى به دست بیاورند و بروند و سربار ملت بشوند. آن طور نیست که به حسب احتیاجات ملت، به حسب احتیاجاتى که کشور ما دارد دانشگاه به آن ترتیب رفتار کند
جلد12، صفحه 249

علی گل پرور در پاسخ به یک خبرگلستان24:

شاهرخ سبیل

تا دقایقی نمی دانستم جواب منطقی به این هجو را باید چگونه بنگارم

نویسنده: علی گل پرور
به نقل از سایت هوران، بعد از ملاحظه خبر حواشی برگزاری جشن عقد دو نیروی ارزشی در استان گلستان که توسط سایت گلستان 24 منتشر شد ترجیح دادم اولین حضورم بعد از مدت ها دوری از عرصه فرهنگ با جوابیه ای به این خبر رقم بخورد.
جناب آقای محسن شاکری و مدیریت محترم سایت گلستان 24 از انتشار خبر فوق الذکر بسیار متاثر گشتم و تا دقایقی نمی دانستم جواب منطقی به این هجو را باید چگونه بنگارم. امروز صحبت از تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی کلیشه است زیرا که این عبارات را عده ای دست مایه کرده اند بدون آن که به کنه فرمایش رهبر عظیم انقلاب پی ببرند و صرفا در معابر خود با این عبارات عکسی به یادگار می گیرند.
عقد در جوار شهدای گمنام که هستشان به زعم ما زمینی ها نیست شده است اما حقیقت، هست شدن از نیستی است اقدامی ارزشمند و مبارک است و نمادی از مبارزه فرهنگی .اما استفاده از کراوات توسط کسانی که معتقد به راه شهدا و امام شهدا هستند و در حسرت دیدار آنان لحظه شماری می کند و ارزشی خوانده می شوند امری بعید و محال و ضد است. و جمع دو ضد محال . 
از این رو جمع دو ضد محال است که اگر بنده خود را پایبند به اصولی مبتنی بر اسلام ناب می دانم ، پیروی از مراجع بزرگوار شیعه که تقلید از انان بر بنده واجب شمرده شده است امری بدیهی است و بدون نیاز به برهان و استدلال.آیا یک جوان می تواند هم خود را مقید به اصول اسلام ناب بداند و بنامد و هم بر خلاف حکم مراجع معظم عمل نماید؟و فردی در دفاع از این عمل ،با وضو بر خلاف امر ولی، قلم بچرخاند و از مساله ای در تضاد با ایدئولوژی اسلام دفاع کند و آن را مبارزه قلمداد کند ؟! و بدتر از آن این که آن فرد هم ،عمل خود را عمدی و در خور جنگ نرم بخواند.
ای کاش نویسنده این دفاعیه ی عمل جاهلی، که حکم شرعی آن را هم نمی داند، قبل از آن که وضو می ساخت به رساله مراجع تقلید مراجعه می نمود . جوان مبارز معبر سایبری و مقید به اصول اسلام نمی تواند و حق ندارد از نمادی استفاده کند که تشبه به کفار است که اگر کراوات زدن در امروز مبارزه است بسیاری از امور دیگر نیز بنابر این استدلال غلط مبارزه قلمداد خواهد شد ،مبارزه ای در معبر اسلام ناب آمریکایی! توسط جوان ارزشی که با این حجم تبلیغات به عنوان الگو معرفی می شود.
جناب آقای میم الف، زدن کراوات در خور جنگ نرم نیست!بستن کراوات نگاه جاهلانه به جنگ نرم است! شما حتی نمی دانید جذب حداکثری و دفع حداقلی به چه معناست ؟از شما پوزش می طلبم اما نظرات شما مرا بسیار متاثر کرده است نظرات شما اوج خود باختگی است! بدون شک از کوزه همان برون تراود که در اوست. یکبار دیگر به اهانت هایی که نسبت به بچه هایی که به قول حضرت عالی حزب اللهی هستند رجوع نمایید که در ذیل، متن آن عینا آمده است :

1- بچه حزب اللهی ها با تیپشون جدایی انداختن
2- بچه حزب اللهی ها سطحی نگر هستند
3- بچه حزب اللهی ها عقاید خشک دارند. و با این عقاید خشک موجب فاصله شده اند
4- بچه حزب اللهی ها تخریب می کنند
5- بچه حزب اللهی ها جاهل هستند.
6- بچه حزب اللهی ها بی بصیرت هستند.
جناب میم الف فکر می کنم باید نگاهتان و البته تفسیرتان نسبت به واژه حزب اللهی را منطبق بفرمایید با نظر رهبر معظم انقلاب.
متاسفم که شما 6 اهانت را به صراحت به جوانان مومن نسبت می دهید، به صرف آن که حاضر نیستند تشبه به کفار بکنند و با نظر شما مخالفند. ای کاش قدری هم ،جوانان مقابل را نصیحت می نمودید .نگاه به اصطلاح روشنفکرانه حضرت عالی به اسلام، نگاه آتاترکی و رضا شاهی است! یعنی می توان حزب اللهی بود و کراوات هم زد!نگاهی که به زن و دختران رضا شاه اجازه می دهد بدون حجاب اسلامی وارد حرم حضرت فاطمه معصومه(س) شوند و زمانی که این عمل با مخالفت شیخ بافقی روبه رو می شود، رضا شاه راهی قم می شود و مرحوم بافقی را مورد ضرب و شتم قرار می دهد.
آقای میم الف قرار نیست ما فاصله را با تشبه به کفار کم کنیم قرار است ما فاصله را با منطق و استدلال و برهان کم کنیم همان طور که جوان بوسنیایی به پیروی از بسیجیان ایرانی سربند الله اکبر بر پیشانی خود می بندد و شهید آوینی تصویر او را بر روی جلد نشریه سوره به چاپ می رساند تا بگوید امروز با استدلال و خون شهدای ما، جوانان اروپایی به آرمان خمینی و فرزندان او اقتدا می کنند. و ما حق عقب نشینی از این سنگر را با استفاده از هجو و بیهوده گویی نداریم.

و اما در رابطه با مساله ای که پیرامون حواشی این عقد، از جمله کراوات زدن برخی شهدا مطرح شد و تصاویر آنان را منتشر می کنند باید عرض کنم این استدلالی است غلط. آیا می توان به صرف آن که چند شهید ما و آن هم در زمان طاغوت و در محل کارشان کراوات می زده اند بگویم شهدا هم کراوات می زدند و اشکالی ندارد ما هم کراوات بزنیم! این چه استدلال بی پایه ای بدون توجه به زمان و مکان و روحیات افراد در آن مقطع زمانی است؟! کدام شهید ما بعد از انقلاب از کراوات استفاده کرده است؟ شاهرخ سیبیل حر انقلاب شد از کاباره به جبهه آمد و گمنام شد . شاهرخ فاصله اش را با امام خمینی(ره) کم کرد نه امام خمینی فاصله اش را با شاهرخ!! اما ظاهرا عده ای قصد دارند شاهرخ سیبیل شوند تا فاصله ها کم شود فارغ از آن که شاهرخ از گذشته خود توبه کرده بود و مورد تربیت مکتب خمینی قرار گرفته بود.

حضرت امام خامنه ای مى‏فرمایند: به طور کلى پوشیدن کراوات و دیگر لباس‏هایى که پوشش و لباس غیرمسلمانان محسوب مى‏شوند به طورى که پوشیدن آنها منجر به ترویج فرهنگ منحط غربى شود جایز نیست, (فرقی بین شب عروسی و غیر آن نیست) (ترجمه اجوبه الاستفتاءات مقام معظم رهبری چاپ وزیری ص 503 س 1379)
عده ای می گویند جایز نبودن مساوی با حرام بودن نیست که در این رابطه پیشنهاد می کنم به مطالعه اصطلاحات فقهی بپردازند. در اصطلاح فقهی جایز نبودن مترادف با حرام بودن است!من نمی دانم نیت از انجام این عمل چه بوده است اما می دانم که این عمل و نشر آن موجب ترویج فرهنگی خواهد بود که ترویج آن با فریاد بلندی، به قامت تاریخ روبه رو بوده و سنگر مبارزه با آن را امروز رهبری فرماندهی می کند که ما معتقد به سربازی او هستیم.
علی ای حال به این زوج تبریک عرض می نمایم اما در عین حال لازم دانستم من باب امر به معروف و نهی از منکر چند سطری در پاسخ به این عمل سوال برانگیز فریاد کشم.

 

منظور از جذب حداکثری چیست؟!

حضرت امام خامنه ای:

ما عرض کردیم جذب حداکثری، دفع حداقلی. البته معیار و میزان، اصول و ارزشهاست. انسانها از لحاظ ایمان در یک حد نیستند. ما در بین خودمان آدمهائی داریم ضعیف‌الایمان، آدمهائی داریم که ایمانشان قویتر است. باید راه بیائیم. نمیشود ضعیف‌الایمان را دفع کرد، نمیشود فقط به کسانی چشم دوخت که قویالایمانند؛ نه، ضعفا را هم باید در نظر داشت. کسانی که خودشان را قوی میدانند، آن کسانی را که ضعیف میدانند، ملاحظه کنند، مراعات کنند، دفع نکنند. آن کسانی که جزو مجموعه هستند، لیکن بر اثر اشتباه و غفلت کنار افتادند، جدا افتادند، اینها را به خود بیاورند؛ اینها را نصیحت کنند، دلالت کنند، راه را به آنها نشان بدهند، آنها را برگردانند. اینها مسائل اساسی است. ۱۳۸۹/۰۵/۲۷

باید پی در پی در محیط دانشگاه فکر دینىِ نو و مستدل عرضه کنید و فکر دینی دانشجویان را ارتقاء بدهید. مخاطبان خود را هم فقط دانشجویان متدین و مذهبی و حزب‌اللهی ندانید؛ خوب، آنها که البته هستند. مخاطبان شما همه‌ی بدنه‌ی دانشجوئی کشورند؛ حتّی کسانی که در دل با دین خیلی میانه‌ای هم ندارند، اینها هم مخاطب شمایند؛ آنها را هم بایستی جذب کنید و با منطق قوی و اعتماد به نفس و اعتماد به این منطق میتوان دلها را جذب کرد، عنادها را حتّی کم کرد یا در موارد زیادی از بین برد. ۱۳۸۶/۰۷/۰۹

من هیچ اعتقادی ندارم به دفع؛ من گفتم در نماز جمعه؛ اعتقاد من به جذب حداکثری و دفع حداقلی است؛ اما بعضی کأنه خودشان اصرار دارند بر اینکه از نظام فاصله بگیرند. یک اختلاف درون خانوادگی را، درون نظام را - که مبارزات انتخاباتی بود - یک عده‌ای تبدیل کردند به مبارزه‌ی با نظام - البته اینها اقلیتند، کوچکند؛ در مقابل عظمت ملت ایران صفرند، لکن به نام اینها شعار میدهند، اینها هم دل خوش میکنند به این - این باید مایه‌ی عبرت باشد. تبلیغ باید بتواند این حقایق را برای مردم و برای خود آنها روشن بکند که بفهمند دارند خطا میکنند و اشتباه میکنند. ۱۳۸۸/۰۹/۲۲