24 اسفند ماه سال 1391 به طور عجیبی مارا به
نقطه صفر مرزی شلمچه بردند.
همانجا که شما پایتان را در کربلای 5 جا گذاشتید.
شلمچه...
آنروز نظامیان عراقی را می دیدیم که
از شور و شلوغی جمعیت منتظر مبهوت شده بودند.
گویی آمده بودند تنها خوشامد گویی ما به 133 شهیدمان را ببینند
و تابوت های خودشان را،پاک فراموش کردند!
تا چشم کار می کردآمده بودند به استقبال لاله ها و
در میان جمعیت بیرق بزرگی چشم نوازی می کرد که نوشته بود:
"لبیک یا خامنه ای"
همه بی تاب حضورشان بودند که ناگهان با صدای مارش نظامی،
مردان پولادین وطن که روزی با پای خودشان به فاو رفته بودند
که با رمز یا فاطمه الزهرا و با هدف صفر کردن صادرات نفت عراق،
فشار اقتصادی بر دشمن چند ملیتی مان بیاورند،
در حضور ما نسل سومی ها از مرز عراق وارد بهشت شلمچه شدند.
تک تک این 133 شهید شدند الفبای قامت عباس¹
عباس(ع) آمده بود که به "هل من ناصر حسین(ع)" لبیک گوید.
به گمانم این عباس ها هم شنیده اند ندای حسین زمان را که فرمودند:
"کجا هستند آن شخصیت های بزرگی که پیمان جانبازی بستند؟
أین عمار؟"
مرید می داند که در دل مراد چه می گذرد،
می دانستند که مولا حماسه اقتصادی و سیاسی می خواهد.
آنان که برای شکستن کمر اقتصاد کثیف رژیم بعث رفته بودند
که حماسه بسازند،امروز پلاک و استخوانشان را
پیش کش امام خامنه ای کرده اند که
برایشان بوی خمینی(ره) می دهد.
آمدند که حماسه بسازند و بگویند خیالتان تخت مولا،
اگر اهالی این زمین خاکی ندایتان را نمی شنوند،
ما زنده هستیم².
حماسه ساز سیاسی هم هستند.
24 خرداد 92 روز حماسه آفرینی است،
روزی که انشاء الله مایه خرسندی امام خامنه ای می شود.
آخر این عباس ها برای 23 خرداد امسال که
میلاد حضرت ابوالفضل العباس است تدارک ها دیده اند.
آخر در انتخابات سال 88 دل هایشان در عاشورا خون شد
و آمدند که بگویند: "عباس اجازه نمی دهد خاطر حسین مکدر شود
و بحول قوه الهی این کشور با دعای خیر حضرت ولی عصر(عج)
مسیر اسلام ناب محمدی را می پیماید."
بیست و سوم خرداد امسال باید به امام خامنه ای تبریک گفت،
روز میلاد حضرت عباس و
فردای آنروز حماسه ای می سازیم که غربت زدا از دل ایشان باشد
و هدیه ی کوچکی باشد از ملتی که جانهایشان را هم تقدیم می کنند
که لبخند ولی خود را ببینند.
خاطره ای که حاج احمد آقا از غرور ملی امام خمینی در زمان
ریاست جمهوری امام خامنه ای بازگو کردند،هنوز یادمان نرفته است.
اما دولت های قبل با شدت و ضعف دل مولای ما را خون کردند،
ایشان هم صبوری می کردند که ما حتی
تاب این صبوری ایشان را هم نداریم و خجل می شویم.
تاب نداریم ببینیم نامه های سرگشاده را
تاب نداریم بشنویم پیشنهاد حکم حکومتی را
تاب نداریم دوباره شاهد باشیم 11 روز خانه نشینی را
تاب نداریم 2 سال تعلیق انرژی هسته ای را
تاب نداریم ببینیم کشمیری را
و در یک کلام:
تاب نداریم امام ما،جانشان را ناقابل،جسمشان را ناقص
و آبرویشان را اندک بشمارند.
جناب آقای دکتر جلیلی،
شما هم روزی پایتان را در شلمچه جا گذاشتید.
شما دیدید تیرهایی را،توپ هایی را،آتش هایی را، جان دادن هایی را
که من و نسل من ندیده است.
اگر فضل خدا شامل حالتان شد و علم ریاست جمهوری را به دستتان دادند
و شما دومین رئیس جمهور جانباز ایران شدید،
به یاد داشته باشید که چشم های تمام مسلمین مظلوم دنیا و
مستضعفین به کشور ما دوخته شده است
و به قدرتش می نازند و منتظرند که امسال روز قدس،
همپای ما شعار"هیهات من ذله"سر دهند.
نکند همچون بعضی از رجال سیاسی مان فراموش کنید،
پاسداری از حرم حضرت زینب(س) و حضرت رقیه(س) را
و به فکر راه ارتباط با آمریکا و اسرائیل باشید.
نکند قدس را فراموش کنید.
نکند سید حسن نصرالله احساس خطر کند،
نه برای پشتیبانی از لبنان، نه!
برای اینکه تحمل ندارد غربت امام خامنه ای را ببیند.
برای اینکه روی اسم ایشان غیرت دارد
و جز" امام " خطاب نمی کند.
چیزی که ما هنوز نتوانسته ایم به مجریان اخبار سراسری خود بیاموزیم!
نکند چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام بدانید!
-----------------------------------------------------------------------------------------
1.عدد 133 به ابجد می شود عباس.
2.ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون.
(169 آل عمران)