صدای نسل سوم

"کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود...شیعه می پژمرد اگر زینب نبود"

صدای نسل سوم

"کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود...شیعه می پژمرد اگر زینب نبود"

پیام های کوتاه
  • ۲۷ مرداد ۹۶ , ۰۲:۱۱
    "مرگ"
  • ۲۷ خرداد ۹۶ , ۱۰:۵۹
    "دعا"
کلمات کلیدی
بایگانی
آخرین مطالب
می گویند ما صدای مورچه ها را نمی شنویم چون از محدوده ی فرکانس صوت انسان بالاتر است, آنقدر صدایش بلند است که ما نمی توانیم بشنویم...
گاهی ما آدم ها آنقدر حرف و صدایمان بلند است که اطرافیانمان درک نمی کنند...
در سکوت...
در سکوتی پر از فریاد فرو رفته ام.
اطرافم را عده ای کر و کور و شل گرفته اند!

افسرمولا
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۹۵ ، ۱۱:۵۱
افسر مولا
راه نشانم بده..."

الهی دلی خداپسند نصیبم گردان...آمین

افسرمولا
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ دی ۹۵ ، ۲۳:۰۷
افسر مولا

وقتی کم می آورد

می رفت امامزاده

پنجه در پنجره های ضریح می دوخت 

امامزاده را واسطه ی خودش و خدا می کرد

حرف هایش را می زد

دلش آرام می شد...

مصرف بادکنک او زیاد بود

روزگار که بر او تنگ می آمد

یک بادکنک می خرید

شروع میکرد با نفس هایش بادکنک را بادکردن...

تمام حرف هایی را که نمیتوانست به کسی بگوید و یا نفس خرج کند را...

تمام آن نفس هارا در بادکنک میفشرد.

بادکنک پر و خودش خالی می شد.

گفتم: این چه کاریه؟!

می گفت:اگر بادکنک بترکد نشانه ی این است که حق دارم که ناراحت باشم

اما

اگر نترکید یعنی ظرفیتم پایین است و باید دلم را بزرگ کنم و از این بادکنک خجالت بکشم که چطور او می تواند تحمل کند اما من نه!


تحمل نامه افسرمولا

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ دی ۹۵ ، ۱۸:۵۴
افسر مولا


شهادت را به بها میدهند نه به بهانه...

شهید کیست؟

داوطلبانه در صفی بایستد که روح از بدنش جدا کنند و به اعلی درجات ببرند...

شهید کسی است که روحش آنقدر متعالی شده که دیگر تاب ماندن در کالبد انسانی ندارد و پر می کشد

تعالی در رنج است

ارواح آسوده 

هیچ گاه

پریدن نمی آموزند...

ارواح آسوده

آسمان نچشیده و نمی چشند...

ارواح رنج دیده اما

حسابشان با خاک نیست

کتابشان با عرش الهی است.


افسرمولا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۵ ، ۱۷:۲۸
افسر مولا


#درد دارد دویدن(!) و نرسیدن...

که دویدن ما #درجا زدن است...
.
به قول شهید آوینی تنها کسانی مردانه می‌میرند که مردانه
#زیسته باشند...
.
شهادت را نخواستیم و به خیال خودمان
#عاشق شهادتیم...
بسنده کردیم فقط به عکس چسبانده شده ی دیوار
#اتاق!
عکس و
#دلنوشته_شهدایی که فقط پست #اینستاگرام شد!
کانال
#تلگرامی که پر شد از صوت و روایت شهدا!
و تصویر زمینه ی گوشی هایمان که سنگینی نگاه
#شهید را درک نکردیم...
.
.
#شهادت تنها برای #شهیدان است...
که #آسمان و #خاک این عالم شهادت می دهند به #برای_خدا_شدن شهیدان...
.
.
#نخواستیم شهادت را؛
اگر #می_خواستیم هر مکان و زمان که باشیم شهادت ما را در بر خواهد گرفت...
.
.
به یاد صحبت های حاج حسین یکتا در ظهر عاشورا ی فکه:
اگر شهادت را می خواستیم!
.
در شیراز هیئت رهپویان وصال هم باشی به شهادت میری...
در شمال تهران هم باشی،شهید صیاد شیرازی میری...
.
در وسط
#بازار هم باشی،شهید لاجوردی میری...
وسط این رمل های
#فکه بعد از جنگ هم باشی،سید شهیدان اهل قلم میری...
.
مصطفی احمدی روشن هم بشی،در کوچه پس کوچه های تهران به شهادت میری...
.
.
.
شهادت را بخواهیم...
اگر خادم الشهدا باشیم...
شبیه شان می شویم...
نه به حرف ، در
#عمل...
#شهیدانه زندگی کنیم که #شهید می شویم...
.
.
و حالا باید گفت:
زیر چرخ اتوبوس زائران شهدا در پارکینگ
#طلاییه ، هم باشی!
#شهید حجت الله رحیمی میری...
.
خادمه الشهدا در فضای مجازی،در حله عراق هم باشی؛
بعد زیارت اربعین...

#شهیده توران اسکندری میری...


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آذر ۹۵ ، ۱۹:۱۰
افسر مولا


کم کم سفر کرب و بلا رو به پایان است

و افسر مولا مانده و کوله باری از تصاویری از انسانهای عاشقی که از همه چیزشان میزنند تا در خیل ملاقات کنندگان پسر فاطمه(س) باشند...


اگر روزی دلت تورا به این بزم طلبید بی معطلی و بی محاسبه ی عقلانی بگو به روی چشم یا به قول عرب ها "عَلی عَینی"

چون اینجا فقط عشاق را راه میدهند نه تردید کنندگان را...

آنهایی که میگویند: انتهای این راه رسیدن به حسین(ع) است...

آنهایی که میگویند :

پای پر آبله رفتن ,به خدا تجربه کردن دارد...

آنهایی که در این مسیر در تب میسوزند و بدنبال استامینافن 325 میگردند.

آنهایی که تاب تشنگی ندارند و اینجا عباس ضمانت کرده است که زائران برادر رنگ تشنگی نبینند و دائما آب توزیع می شود مگر آنکه خودت بخواهی که درک کنی پیراهن بالا زدن و گذاشتن شکم بر خاک برای رفع عطش یعنی چه؟!

یا عباس!

من این راه را با دلم آمدم

من تمام جوارحم را به فرمان دلم به خط کردم

روزی این دل که حب شما را دارد در قبری کوچک و تاریک دفن میشود 

یا حسین آنروز دستم کوتاست قول بده که دستانم را میگیری...


سفرنامه افسر مولا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آذر ۹۵ ، ۱۰:۵۰
افسر مولا

راهی سرزمین خون و خورشید


راهی کربلا هستم


حلالم کنید...


افسرمولا


..

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۵ ، ۱۹:۵۴
افسر مولا
آهن را که داغ میکنند بهتر با ضربه های چکش،فرم میگیرد.
آهنگرآنقدرضربه میزند که به شکل نهایی و هویت غایی برسد،اما گاهی آن آهن زیر آن چکش کم می آورد و ثانیه شماری میکند که او را در آب سرد فرو ببرند و از شر آن ضربه ها خلاص شود اما این ثانیه شماری خیر نیست!
وقتی سر از آب بیرون بیاورد،کج و معوج باقی می ماند و اگر به او محکم ضربه بزنند،
میشکند!
خرد می شود!

پروردگارا من آن آهن گداخته ام،صبورم کن تا انتظار آب نداشته باشم...

مناجات افسرمولا
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۵ ، ۲۳:۳۶
افسر مولا
آیا کسی هست که به انتظار طلوع خورشید روز ظهور نشسته باشد؟
ظهور،روزی مثل فرداست...
یا اباصالح المهدی، امشب کجا حضور دارید آقاجان؟

طلاییه؟
شلمچه؟
کربلا؟
مدینه؟
یمن؟
فلسطین؟
بحرین؟
مکه؟
نجف؟

کجا آقا جان؟
دستی بر دلم بکشید مولا
سخت محتاج عنایتم ...

ای نفست،یار و مددکار ما
کی و کجا،وعده ی دیدار ما؟

اللهم عجل لولیک الفرج

افسرمولا
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آبان ۹۵ ، ۰۲:۲۰
افسر مولا
خدای دره های عمیق،همان خدای کوه های بلند است...

افسرمولا
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۹۵ ، ۲۲:۴۳
افسر مولا