صدای نسل سوم

"کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود...شیعه می پژمرد اگر زینب نبود"

صدای نسل سوم

"کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود...شیعه می پژمرد اگر زینب نبود"

پیام های کوتاه
  • ۲۷ مرداد ۹۶ , ۰۲:۱۱
    "مرگ"
  • ۲۷ خرداد ۹۶ , ۱۰:۵۹
    "دعا"
کلمات کلیدی
بایگانی
آخرین مطالب


دیروز از خبرگزاری دانشجو( snn )بهم پیامک فرستادن که هر زوجی نیمه شعبان عقد کنن

وام ازدواجشون میشه 5 میلیون!!! تصاویر زیباسازی|www.RoozGozar.com|تصاویر زیباسازی

هرکی دنبال تاریخ عقد میگرده آلان وقتشه ها تصاویر زیباسازی|www.RoozGozar.com|تصاویر زیباسازی

تا شب وقت هست. تصاویر زیباسازی|www.RoozGozar.com|تصاویر زیباسازی

راستی عید همتون مبارک تصاویر زیباسازی|www.RoozGozar.com|تصاویر زیباسازی

به اونایی هم که عقد کردن ومیخوان برن امروز عقد کنن هم تبریک میگم. تصاویر زیباسازی|www.RoozGozar.com|تصاویر زیباسازی


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۹۳ ، ۲۳:۳۸
افسر مولا


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۹۳ ، ۲۳:۳۸
افسر مولا

حجت الاسلام دانشمند : اگر من از مظلومیت رهبر بگویم شاید دلتان خون بشود ،

 خیلی مظلومند ایشان.

این موضوع را من با یک واسطه می گویم .

 با یکی از محافظ های آقا در حرم امام رضا روبروی ضریح ، دو به دو با هم بودیم .

گفتم از آقا چه خبر ؟

میگفت ما روزهای دوشنبه ، ( این را میگفت و گریه میکرد )

می رویم سرکشی میکنیم به خانواده شهدا .

آقا می فرمودند به خانواده شهدا نگویید که ما می آییم که به زحمت نیافتند .


یک ربع قبل آقا در ماشین هستند ما درب میزنیم

و میگوییم آقا می خواهند تشریف بیاورند منزل

 و یک سلام و علیکی با مادر و پدر شهید نمایند .


یکبار رفتیم درب خانه دو شهید ، من خودم رفتم دیدم درب باز است

 و آب و جارو کرده اند . درب زدم ، مادر شهید آمدند دم درب و گفتند : آقا کو ؟

گفتم : کدام آقا ؟

گفت : مقام معظم رهبری کجاست ؟

گفتم : شما از کجا می دانید ؟

شروع کرد به گریه کردن ، گفت دیشب خواب بچه هام را دیدم ،

 بچه ها آمدند گفتند خوش بحالت ، فردا سید علی می خواهد بیاید خانه تان .

به اینجا که رسید ، مقام معظم رهبری هم رسیدند به درب خانه .

بعد مادر شهید گفت من خواب دیدم که امام هم تشریف آوردند و

گفتند فردا آقا سید علی آقا می خواهند بیایند ، ما هم تبریک می گوییم .

و یک مطلبی هم امام فرمودند و پیغام دادند که من به شما بگویم .

مقام معظم رهبری فرمودند چه پیغامی ؟

مادر شهید گفتند : امام فرمودند سلام ما را به آقا سید علی آقا برسانید و

 به ایشان بگویید اینقدر از خدا طلب مرگ نکن ! فرج نزدیک است انشاءالله .


آقا خیلی گریه کرد .

حجت الاسلام دانشمند : مظلوم است آقا .

یک کاری نکنیم که اگر گره ای نمی توانیم باز کنیم ، لااقل گره بر گره نیاندازیم .

این واقعاً ظلم است ، خدا نمی بخشد .

در این دنیا مرکز شیعه فقط ایران است .

 افغانستان ، پاکستان ، مصر ، عربستان و عراق را ببینید .

 در ممالک اسلامی کجا شیعه همه کاره است ، ایران مرکز شیعه است ،

 دل امام زمان به شما بسته شده و امید امام به شماست .

خدایا رهبر مظلوم و با کرامت انقلاب را بحق امام زمان محافظت بفرما .

امام خمینی (سلام الله علیه) :

به آقا سید علی (خامنه ای) بگو اینقدر از خدا طلب مرگ نکند !


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۹۳ ، ۲۳:۳۵
افسر مولا

24 اسفند ماه سال 1391 به طور عجیبی مارا به

نقطه صفر مرزی شلمچه بردند.


 همانجا که شما پایتان را در کربلای 5 جا گذاشتید.

 شلمچه...

 آنروز نظامیان عراقی را می دیدیم که

 از شور و شلوغی جمعیت منتظر مبهوت شده بودند.

 گویی آمده بودند تنها خوشامد گویی ما به 133 شهیدمان را ببینند

 و تابوت های خودشان را،پاک فراموش کردند!

 تا چشم کار می کردآمده بودند به استقبال لاله ها و

 در میان جمعیت بیرق بزرگی چشم نوازی می کرد که نوشته بود:

"لبیک یا خامنه ای"

 همه بی تاب حضورشان بودند که ناگهان با صدای مارش نظامی،

 مردان پولادین وطن که روزی با پای خودشان به فاو رفته بودند

 که با رمز یا فاطمه الزهرا و با هدف صفر کردن صادرات نفت عراق،

فشار اقتصادی بر دشمن چند ملیتی مان بیاورند،

 در حضور ما نسل سومی ها از مرز عراق وارد بهشت شلمچه شدند.

 تک تک این 133 شهید شدند الفبای قامت عباس¹

 عباس(ع) آمده بود که به "هل من ناصر حسین(ع)" لبیک گوید. 

به گمانم این عباس ها هم شنیده اند ندای حسین زمان را که فرمودند:

 "کجا هستند آن شخصیت های بزرگی که پیمان جانبازی بستند؟ 

أین عمار؟

مرید می داند که در دل مراد چه می گذرد،

می دانستند که مولا حماسه اقتصادی و سیاسی می خواهد.

 آنان که برای شکستن کمر اقتصاد کثیف رژیم بعث رفته بودند

 که حماسه بسازند،امروز پلاک و استخوانشان را 

پیش کش امام خامنه ای کرده اند که 

برایشان بوی خمینی(ره) می دهد.

 آمدند که حماسه بسازند و بگویند خیالتان تخت مولا،

اگر اهالی این زمین خاکی ندایتان را نمی شنوند،

ما زنده هستیم².

حماسه ساز سیاسی هم هستند.

24 خرداد 92 روز حماسه آفرینی است،

روزی که انشاء الله مایه خرسندی امام خامنه ای می شود.

 آخر این عباس ها برای 23 خرداد امسال که

 میلاد حضرت ابوالفضل العباس است تدارک ها دیده اند.

 آخر در انتخابات سال 88 دل هایشان در عاشورا خون شد

 و آمدند که بگویند: "عباس اجازه نمی دهد خاطر حسین مکدر شود 

و بحول قوه الهی این کشور با دعای خیر حضرت ولی عصر(عج) 

مسیر اسلام ناب محمدی را می پیماید."

 بیست و سوم خرداد امسال باید به امام خامنه ای تبریک گفت،

روز میلاد حضرت عباس و

 فردای آنروز حماسه ای می سازیم که غربت زدا از دل ایشان باشد 

و هدیه ی کوچکی باشد از ملتی که جانهایشان را هم تقدیم می کنند 

که لبخند ولی خود را ببینند. 

خاطره ای که حاج احمد آقا از غرور ملی امام خمینی در زمان

 ریاست جمهوری امام خامنه ای بازگو کردند،هنوز یادمان نرفته است.

 اما دولت های قبل با شدت و ضعف دل مولای ما را خون کردند،

ایشان هم صبوری می کردند که ما حتی

 تاب این صبوری ایشان را هم نداریم و خجل می شویم.

 تاب نداریم ببینیم نامه های سرگشاده را

 تاب نداریم بشنویم پیشنهاد حکم حکومتی را

تاب نداریم دوباره شاهد باشیم 11 روز خانه نشینی را

 تاب نداریم 2 سال تعلیق انرژی هسته ای را

 تاب نداریم ببینیم کشمیری را

 و در یک کلام:

 تاب نداریم امام ما،جانشان را ناقابل،جسمشان را ناقص

 و آبرویشان را اندک بشمارند. 

جناب آقای دکتر جلیلی،

 شما هم روزی پایتان را در شلمچه جا گذاشتید. 

شما دیدید تیرهایی را،توپ هایی را،آتش هایی را، جان دادن هایی را

 که من و نسل من ندیده است.

 اگر فضل خدا شامل حالتان شد و علم ریاست جمهوری را به دستتان دادند

 و شما دومین رئیس جمهور جانباز ایران شدید،

به یاد داشته باشید که چشم های تمام مسلمین مظلوم دنیا و 

مستضعفین به کشور ما دوخته شده است 

و به قدرتش می نازند و منتظرند که امسال روز قدس،

همپای ما شعار"هیهات من ذله"سر دهند.

 نکند همچون بعضی از رجال سیاسی مان فراموش کنید،

 پاسداری از حرم حضرت زینب(س) و حضرت رقیه(س) را 

و به فکر راه ارتباط با آمریکا و اسرائیل باشید.

 نکند قدس را فراموش کنید. 

نکند سید حسن نصرالله احساس خطر کند،

نه برای پشتیبانی از لبنان، نه!

 برای اینکه تحمل ندارد غربت امام خامنه ای را ببیند. 

برای اینکه روی اسم ایشان غیرت دارد 

و جز" امام " خطاب نمی کند.

 چیزی که ما هنوز نتوانسته ایم به مجریان اخبار سراسری خود بیاموزیم!

 نکند چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام بدانید!

t9292s9rz1cl3jhdph7w.jpg

 -----------------------------------------------------------------------------------------

1.عدد 133 به ابجد می شود عباس.

2.ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون.

 (169 آل عمران)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۹۳ ، ۲۳:۳۴
افسر مولا

کدام دختر دانشجویی که حتی حوصله ندارد عکس های جنگ را ببیند و اخبار آن را بشنود از قصه ی دختران معصوم سوسنگرد با خبر است؟

 آن مظاهر شرم و حیا را چه کسی یاد می کند که بی شرمان دامنشان را آلوده کردند، و زنده زنده به رسم

اجدادشان به گور سپردند . . . کدام پسر دانشجویی می داند هویزه کجاست؟ چه کسی در هویزه جنگیده، 

کشته شده و در آنجا دفن گردیده؟ چه کسی است که معنی این جمله رادرک کند: نبرد تن و تانک؟!

 اصلا چه کسی می داند تانک چیست؟

 چگونه سر 120 دانشجوی مبارز و مظلوم زیر شنی های تانک له می شود؟

 آیا می توانید این مسئله را حل کنید؟  

گلوله ای از لوله ی دوشکا با سرعت اولیه ی خود از فاصله ی هزار متری شلیک می شود

 و در مبدا به حلقومی اصابت نموده و آن را سوراخ کرده وگذر می کند، 

حالا معلوم نمایید سرکجا افتاده است؟ کدام گریبان پاره می شود؟ 

کدام کودک در انزوار و خلوت اشک می ریزد؟ و کدام . . . توانستید؟؟؟

 اگر نمی توانید، این مسئله را با کمی دقت بیشتر حل کنید؛

 هواپیمایی با یک و نیم برابر سرعت صوت از ارتفاع ده متریِ سطح زمین،

 ماشین لندکروزی را که با سرعت درجاده ی مهران – دهلران حرکت می نماید،

 مورد اصابتِ موشک قرار می دهد.

 اگراز مقاومت هوا صرف نظر شود معلوم کنید کدام تن می سوزد؟

 کدام سر می پرد؟ چگونه باید اجساد را از درون این آهن پاره له شده بیرون کشید؟

 چگونه باید آنها را غسل داد؟ چگونه بخندیم و نگاه آن عزیزان را فراموش کنیم؟  

دست نوشته های شهید احمدرضا احدی ( رتبه ی اول کنکور پزشکی 64)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۹۳ ، ۲۳:۳۴
افسر مولا

erw.jpg



به مشهد رفتم و خداى متعال توفیقات زیادى به ما داد. به هر حال به دنبال کار و وظیفه خود رفتم. اگر بنده در زندگى توفیقى داشتم، اعتقادم این است که ناشى از همان بّرى «نیکى» است که به پدر، بلکه به پدر و مادر انجام داده ام».

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۹۳ ، ۲۳:۳۳
افسر مولا

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۳ ، ۱۸:۰۹
افسر مولا

آنقدر جسمت را برایم برهنه کردی که یادم رفت روح عریانت چه شکلی بود! آنقدر سعی کردی برجستگی هایبدنت را نشانم بدهی که وقت نشد یادت بیاورم که می توانی چه شخصیت برجسته ای باشی ! بیا و تمامش کن

، خودت را به یاد بیاور

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۳ ، ۱۸:۰۸
افسر مولا

یک وقتی ما (حاج آقا قرائتی) در ستاد نماز نوشتیم آقازاده‌ها، دخترخانم‌ها، شیرین‌ترین نمازی که خواندید برای ما بنویسید. یک دختر یازده ساله یک نامه نوشت، همه ما بُهتمان زد، دختر یازده ساله ما ریش‌سفیدها را به تواضع و کرنش واداشت. نوشت که ستاد اقامه نماز، شیرین‌ترین نمازی که خواندم این است. گفت در اتوبوس داشتم می‌رفتم یک مرتبه دیدم خورشید دارد غروب می‌کند یادم آمد نماز نخواندم، به بابایم گفتم نماز نخواندم، گفت خوب باید بخوانی، حالا که اینجا توی جاده است و بیابان، گفت برویم به راننده بگوییم نگه‌دار، گفت راننده بخاطر یک بچه دختر نگه نمی‌دارد، گفت التماسش می‌کنیم، گفت نگه نمی‌دارد، گفت تو به او بگو، گفت گفتم نگه نمی‌دارد، بنشین. حالا بعداً قضا می‌کنی. دختر دید خورشید غروب نکرده است و گفت بابا خواهش می‌کنم، پدر عصبانی شد، دختر گفت که آقاجان می‌شود امروز شما دخالت نکنی؟ امروز اجازه بده من تصمیم بگیرم، گفت خوب هر غلطی می‌خواهی بکن. می‌گفت ساکی داشتیم، زیپ ساک را باز کرد، یک شیشه آب درآورد، زیرِ صندلی اتوبوس هم یک سطل بود، آن سطل را هم آورد بیرون، دستِ کوچولو، شیشه کوچولو، سطل کوچولو، شروع کرد وسط اتوبوس وضو گرفت، قرآن یک آیه دارد می‌گوید کسانی که برای خدا حرکت کنند مهرش را در دلها می‌گذاریم به شرطی که اخلاص داشته باشد، نخواسته باشد خودنمایی کند، شیرین‌کاری کند، واقعا دلش برای نماز بسوزد، پُز نمی‌خواهد بدهد. «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا» مریم/96 یعنی کسی که ایمان دارد، «وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» کارهایش هم صالح است، کسی که ایمان دارد، کارش هم شایسته است، «سَیَجْعَلُ لَهُمْ الرَّحْمَانُ وُدًّا»، «وُدّ» یعنی مودت، مودتش را در دلها می‌گذاریم. شاگرد شوفر نگاه کرد دید دختر وسط اتوبوس نشسته دارد وضو می‌گیرد، گفت دختر چه می‌کنی؟ گفت آقا من وضو می‌گیرم ولی سعی می‌کنم آب به اتوبوس نچکد، می‌خواهم روی صندلی نشسته نماز بخوانم. شاگرد شوفر یک خورده نگاهش کرد و چیزی به او نگفت. به راننده گفت عباس آقا، راننده، ببین این دارد وضو می‌گیرد، راننده هم همین‌طور که جاده را می‌دید در آینه هم دختر را می‌دید، هی جاده را می‌دید، آینه را می‌دید، جاده را می‌دید، آینه را می‌دید، مهر دختر در دل راننده هم نشست، گفت دختر عزیزم می‌خواهی نماز بخوانی؟ من می‌ایستم، ماشین را کشید کنار گفت نماز بخوان آقاجان، آفرین، چه شوفرهای خوبی داریم، البته شوفر بد هم داریم که هرچه می‌گویی وایسا او برای یک سیخ کباب می‌ایستد، برای نماز جامعه نمی‌ایستد. در هر قشری همه رقم آدمی هست. دختر می‌گفت وقتی اتوبوس ایستاد من پیاده شدم و شروع کردم الله اکبر، یک مرتبه اتوبوسی‌ها نگاه کردند او گفت من هم نخواندم، من هم نخواندم، او گفت ببین چه دختر باهمتی، چه غیرتی، چه همتی، چه اراده‌ای، چه صلابتی، آفرین، همین دختر روز قیامت حجت است، خواهند گفت این دختر اراده کرد ماشین ایستاد، می‌گفت یکی یکی آنهایی هم که نخوانده بودند ایستادند، گفت یک مرتبه دیدم پشت سرم یک مشت دارند نماز می‌خوانند. گفت شیرین‌ترین نماز من این بود که دیدم لازم نیست امام فقط امام خمینی باشد، منِ بچه یازده ساله هم می‌توانم در فضای خودم امام باشم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۳ ، ۱۸:۰۸
افسر مولا